Saturday, August 8, 2009

ایران در هفته ای که گذشت

هفته ای که گذشت یک صفحه از تاریخ ایران ورق خورد.
اولین حادثه ای که همه جهان را در بهت وحیرت فرو برد خبر کشته شدن یک نوجوان 12 ساله بر اثر ضربات باتوم در تظاهرات مردمی بهشت زهرا به مناسبت چهلم شهدای جنبش سبز ایران بود که خود نشاندهنده سبعیت رژیم فاسد وتلاش برای حفظ موقعیت خویش به هر قیمت است.البته این از رژیم فاشیستی و فاسد ایران بعید نیست و نخواهد بود.
حادثه دوم مربوط به مراسم تنفیذ حکم رئیس منتصب کودتا وحکم منصوبیت ایشان توسط خامنه ای رهبر خودخوانده ایران بود.نکته جالب اینکه بسیاری از شخصیتهای تاثیرگذار وبلندمرتبه نظام در این مراسم حضور نداشتند از جمله آیت الله هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ورئیس مجلس خبرگان آقای موسوی رئیس جمهور منتصب ملت ایران در انتخابات اخیر آقای خاتمی رئیس جمهور دو دوره این نظام آقای ناطق نوری رئیس مجلس پنجم آقای کروبی رئیس مجلس اصلاحات و تعداد زیادی از سیاستمداران برجسته و روحانیون والامقام جمهوری اسلامی.نکته مهم در این مراسم ترس اقایون تخت نشین از تظاهرات مسالمت جویانه مردم وتشبیه ان به کاریکاتور انقلاب 57 بود که خود نشاندهنده ترس والاحضرت  از تکرار تاریخ  بود

و حادثه مهم در این روز بعد از انجام مراسم تظاهرات گسترده مردم در تهران وسایر شهرهای ایران بود که دنیا رو به لرزه انداخت
دو روز بعد از این نمایش کمدی که اقای خامنه ای نقش اول آن را داشت مراسم تحلیف رئیس حکومت منتصب رهبر در مجلس به اصطلاح ملی واسلامی بود.احمدی نژاد صبح مراسم با هلی کوپتر و در میان تدابیر شدید امنیتی و حکومت نظامی غیر رسمی به مجلس وارد شد و متاسفانه کسی نبود که به ایشون بگه امروز که جستی ملخک ولی فردا و فرداها میخواهی چکار کنی؟ شاید مجبور بشه برای رفتن به خونه خودش هم از هلی کوپتر استفاده کنه.بگذریم.نکته مهم این مراسم حضور نداشتن نمایندگان واقعی مردم در این سیرک و تحریم آن از سوی مراجع تقلید و تعداد زیادی از سیاسیون ایران بود.سفرای خارجی هم منشیهای دفترشون رو فرستادن به این مراسم اونم از ناچاری چون ابدارچیان سفارت خونه های غربی بدلیل حضورپیدا نکردن در این مراسم آن روز اعتصاب کرده بودند و سر کارشون حاضر نشدند و بیچاره سفیر ها هم مجبور شدن منشیهای خودشون رو بفرستند.و اوج خنده دار بودن این سیرک زمانی بود که دلقک قران مجید رو به تمسخر میگرفت و به آن قسم میخورد که مدافع قانون اساسی و آزادیهای مردم و جمهوریت نظام باشه درست در همون زمان چند خیابان اونورتر مردم معترض به این دلقک مورد تهاجم نوچه های این شخص قرار گرفته بودند و زن و مرد مشت و لگد وباتوم و اسپری میخوردند.درود بر ملیجک آقا.
و این بود صفحه سیاهی از تاریخ ایران .سیاهتر از کودتای 28 مرداد.سیاهتر از جمعه سیاه.سیاهتر از هر سیاهی.
عاقبت یک روز گردد دور دور می کشان...............ما دو مشت خویش را آنروز ساغر میکنیم
 

Wednesday, August 5, 2009

رسواتر از همیشه

امروز روز تحلیفرییس دولت کودتا  بود.در مورد حوادث اخیر زیاد شنیده ایم ولی آنچه که جالب است سوگندی است که این شخص در مجلس میخورد.قسم به قران که پاسدار ازادی باشم.خوب که معنی ازادی را دانستیم.آزادی در فرهنگ لغت اقایون یعنی زندان کهریزک یعنی کشتن زندانیان یعنی شکنجه ازادیخواهان راستی چه شباهت تاریخی در این حوادث میبینید.ایا یکصد سال پیش محمد علیشاه ازادیخواهان را شکنجه و اعدام نمیکرد؟ایا در ان زمان روسیه صحنه گردان حوادث نبود؟ایا برخی روحانیون از محمدعلیشاه حمایت نکردند؟ عجب که تاریخ چگونه تکرار میشود.اشخاص همان اشخاصند ولی تنها اسامی عوض شده است.ایکاش که از تاریخ درس میگرفتیم.ایکاش

Sunday, August 2, 2009

رنگ آزادی

رنگ قرمز رنگ خون است
               رنگ رگهای من و تو

                  رنگ آزادی چه خون است
رنگ چشمان مادر
چشم براه دخترش بود

 رنگ چشمان من و تو
رنگ قرمز رنگ خون بود

رنگ زیبایی که میشد
جویباری در خیابان

رنگ آزادی در ایران
رنگ قرمز رنگ خون بود

رستاخیز من

من سعی کرده ام که هیچوقت ناله نکنم.از استادم شریعتی یاد گرفتم که سکوت بهتر از نالیدن است.اگر تاکنون در این برهه حساس در تاریخ این مرز و بوم سکوت کرده ام نه از روی ترس بود حتی نرفتن به منزل مرشدم و استاد سیاسی ام که مریض احوال مدتی در بیمارستان پارس بستری بود و حتی تن رنجور او نیز خوار چشم مستبدین کودتاچی است که تن رنجورش را به اوین میبرند و بعد از چند روز رسوا شده ازادش میکنند انهم به بهانه واهی جاگذاشتن موبایل و شماره تلفن فقط برای اسیب ندیدن بهترین دوستانم بود و بس و حال که دست کودتاچیان به کسی نمیرسد من خوشبختم که خونم جانی تازه به این جنبش کوبنده بدهد همانطور که خون هر شهیدی در این ایام هزاران خفته را بیدار کرد و حرمت یزید را شکست.اکنون من میخواهم فریاد بزنم.میخواهم یزیدیان را رسوا کنم.همچون گذشته.وبلاگهای قبلی.اکنون میخواهم ابوذر باشم.کوبنده و استوار.بنا به همین دلایل در روزهای بعد از کودتای روسی 22 خرداددر شهر کرمان سعی در تاسیس انجمنی در دفاع از ارای واقعی مردم کردم و اعلامیه هایی منتشر کردم و خودم و بعضی از دوستان انها را پخش کردیم.اکنون اعلامیه ام را در روز 30 خرداد در پایین میاورم.چون این اعلامیه قبل از انکه اعلام خبر کند یک اعلام موجودیت است.یک اساسنامه است.اساسنامه جنبش سبز ایران شاخه کرمان

انالله واناالیه راجعون
مردم شهیدپرور ایران
امروز شنبه 30 خرداد 1388 روز خون و قیام روز قربانی کردن تمامی ارزشهایی که خدا پیامبرش را فقط برای ان فرستاد.روز به مسلخ بردن ازادی تکرار ظهر عاشورا.روز انالله واناالیه راجعون گفتن ان سید مظلوم.روز به خاک وخون کشیدن مردم.روز عربده های مستانه یزید زمان و روز هل من ناصر ینصرنی مردمی بود که نجیبانه خواستار احقاق حق خود بودند.
مگر این مردم با سکوت خود چه میخواستند که اینگونه به خاک و خون کشیده شدند.مگر پیامبر ما نیامد که انسان را ازاد کند.پس چرا انهایی که خود همواره دم از خدا و رسول میزنند سکوت اختیار کرده اند.ای مردمی که تسبیح گوی ولایت جور هستید وادعا میکنید که نعمت ولایت علی را داریم ایا علی نیز در منبر مجوز قتل وعام مردم را صادر میکرد؟
ای مردمی که تاسوعا و عاشورا به مظلومیت حسین و زینب وخاندان پاکش گریه میکنید و ارزوی شهادت با او را داشتید اینک زمان بزرگترین آزمایش فرا رسیده است.اینبار نیز همچون گذشته دستگاه تبلیغاتی رژیم مانند سلف خود یزید نواده حسین را خارجی مینامد.تهدیدش میکند که اگر بیعت نکنی وخلافت من را گردن ننهی همچون جدت حسین تو و یارانت را به خاک وخون میکشیم و اینجاست که در مقابل تمامی تهدیدات میرحسین ما نواده پیغمبر ما غسل شهادت میکند و به میان مردمی میاید که تشیع سرخ را برگزیده اند و به تشیع سیاه و به طاغوت زمان نه گفته اند.ما را از چه میترسانی.ما وارث ادم هستیم.ما نگهبان راستین همان خونی هستیم که از ان گوشه صحرا میجوشد و از همه زمانها میگذرد و به کالبد فسرده ما حیات میبخشد.
ای مردمی که تنها امروز سی شهید راستین راه ازادی تقدیم کرده اید.راه ما راه حسین است راه مولایمان علیست نه ان علی کذاب که حرمت انسانیت و ازادی را پاس نمیدارد و از بوی خون این مردم مست و لایعقل میگردد.ما از کربلا یاد گرفته ایم که تا اخرین نفس به قتلگاه برویم وحماسه خود را جاودان کنیم.حماسه خرداد 88 حماسه ازادی و ازادگیست.پس گلوله هایتان را با تظاهراتی از لبخند وسکوت پاسخ میدهیم.سکوتی که فریاد تمام تاریخ بر سر مستبدین ان است.فریاد علی در چاههای نخلستان کوفه است.وفریاد سرخ حسین بر سر تمام وارثان یزید است.
و در پایان ما هنوز زنده ایم.هیچوقت نمینالیم
جنبش همیشه سبز ایران شاخه کرمان