Sunday, August 2, 2009

رستاخیز من

من سعی کرده ام که هیچوقت ناله نکنم.از استادم شریعتی یاد گرفتم که سکوت بهتر از نالیدن است.اگر تاکنون در این برهه حساس در تاریخ این مرز و بوم سکوت کرده ام نه از روی ترس بود حتی نرفتن به منزل مرشدم و استاد سیاسی ام که مریض احوال مدتی در بیمارستان پارس بستری بود و حتی تن رنجور او نیز خوار چشم مستبدین کودتاچی است که تن رنجورش را به اوین میبرند و بعد از چند روز رسوا شده ازادش میکنند انهم به بهانه واهی جاگذاشتن موبایل و شماره تلفن فقط برای اسیب ندیدن بهترین دوستانم بود و بس و حال که دست کودتاچیان به کسی نمیرسد من خوشبختم که خونم جانی تازه به این جنبش کوبنده بدهد همانطور که خون هر شهیدی در این ایام هزاران خفته را بیدار کرد و حرمت یزید را شکست.اکنون من میخواهم فریاد بزنم.میخواهم یزیدیان را رسوا کنم.همچون گذشته.وبلاگهای قبلی.اکنون میخواهم ابوذر باشم.کوبنده و استوار.بنا به همین دلایل در روزهای بعد از کودتای روسی 22 خرداددر شهر کرمان سعی در تاسیس انجمنی در دفاع از ارای واقعی مردم کردم و اعلامیه هایی منتشر کردم و خودم و بعضی از دوستان انها را پخش کردیم.اکنون اعلامیه ام را در روز 30 خرداد در پایین میاورم.چون این اعلامیه قبل از انکه اعلام خبر کند یک اعلام موجودیت است.یک اساسنامه است.اساسنامه جنبش سبز ایران شاخه کرمان

انالله واناالیه راجعون
مردم شهیدپرور ایران
امروز شنبه 30 خرداد 1388 روز خون و قیام روز قربانی کردن تمامی ارزشهایی که خدا پیامبرش را فقط برای ان فرستاد.روز به مسلخ بردن ازادی تکرار ظهر عاشورا.روز انالله واناالیه راجعون گفتن ان سید مظلوم.روز به خاک وخون کشیدن مردم.روز عربده های مستانه یزید زمان و روز هل من ناصر ینصرنی مردمی بود که نجیبانه خواستار احقاق حق خود بودند.
مگر این مردم با سکوت خود چه میخواستند که اینگونه به خاک و خون کشیده شدند.مگر پیامبر ما نیامد که انسان را ازاد کند.پس چرا انهایی که خود همواره دم از خدا و رسول میزنند سکوت اختیار کرده اند.ای مردمی که تسبیح گوی ولایت جور هستید وادعا میکنید که نعمت ولایت علی را داریم ایا علی نیز در منبر مجوز قتل وعام مردم را صادر میکرد؟
ای مردمی که تاسوعا و عاشورا به مظلومیت حسین و زینب وخاندان پاکش گریه میکنید و ارزوی شهادت با او را داشتید اینک زمان بزرگترین آزمایش فرا رسیده است.اینبار نیز همچون گذشته دستگاه تبلیغاتی رژیم مانند سلف خود یزید نواده حسین را خارجی مینامد.تهدیدش میکند که اگر بیعت نکنی وخلافت من را گردن ننهی همچون جدت حسین تو و یارانت را به خاک وخون میکشیم و اینجاست که در مقابل تمامی تهدیدات میرحسین ما نواده پیغمبر ما غسل شهادت میکند و به میان مردمی میاید که تشیع سرخ را برگزیده اند و به تشیع سیاه و به طاغوت زمان نه گفته اند.ما را از چه میترسانی.ما وارث ادم هستیم.ما نگهبان راستین همان خونی هستیم که از ان گوشه صحرا میجوشد و از همه زمانها میگذرد و به کالبد فسرده ما حیات میبخشد.
ای مردمی که تنها امروز سی شهید راستین راه ازادی تقدیم کرده اید.راه ما راه حسین است راه مولایمان علیست نه ان علی کذاب که حرمت انسانیت و ازادی را پاس نمیدارد و از بوی خون این مردم مست و لایعقل میگردد.ما از کربلا یاد گرفته ایم که تا اخرین نفس به قتلگاه برویم وحماسه خود را جاودان کنیم.حماسه خرداد 88 حماسه ازادی و ازادگیست.پس گلوله هایتان را با تظاهراتی از لبخند وسکوت پاسخ میدهیم.سکوتی که فریاد تمام تاریخ بر سر مستبدین ان است.فریاد علی در چاههای نخلستان کوفه است.وفریاد سرخ حسین بر سر تمام وارثان یزید است.
و در پایان ما هنوز زنده ایم.هیچوقت نمینالیم
جنبش همیشه سبز ایران شاخه کرمان

No comments:

Post a Comment